نقش ترنج در فرش ایرانی(1) – انسان آرمانی در پس نقوش اسلیمی ، نگاهی به خاستگاه و معانی نقش ترنج در فرش ایرانی
فرش ایرانی نقوش و طرحهای متفاوتی دارد که هرکدام ویژگیها و ظرافتهای خاص خود را دارند. در میان دنیایی از طرح و نقش، فرش ترنجی و لچک ترنج در تمام ایران و در انواع مختلف بافت هر منطقه حضور داشته و جایگاه ویژهای دارد. نقش ترنج نهتنها از نظر زیبایی موردتوجه است، بلکه مفهومی آمیخته با فرهنگ ایرانی دارد که در طی سالها تغییروتحول و تلفیق با باورهای جدید جامعة ایرانی، به نهایت پختگی و زیبایی رسیده است.
نگاهی به خاستگاه و معانی نقش ترنج در فرش ایرانی
نقوش فرش ایرانی از ابتدا تنها برای زیبایی و بهمنظور تزیین محیط زندگی نبوده و همیشه بافنده سعی داشته مفاهیمی نمادین را در قالب طرح و نقشهای چشمنواز در رجبهرج فرش به تصویر درآورد. مفاهیم نمادینی که روح این نقوش هستند با گذر زمان و تغییر دورههای مختلف دگرگون شدهاند؛ اما همواره در راستای مفاهیم اصیل و سنتی فرهنگ ایرانی بودهاند. این امر نشان میدهد که دغدغه و جهانبینی بافندگان یک منطقه در زمانهای مختلف مشترک بوده و آرزوهای مشابهی داشتهاند.
استفاده از نماد در فرش ایرانی با ادغام فرهنگ باستانی و تفکر دینی و اسلامی در ارتباط است که همین موضوع باعث میشود تا رمزگشایی نمادها نتیجهای یکسان نداشته باشد و بتوان به آنها از جنبههای مختلفی نگاه کرد. بافندگان فرش و بهطور کلی آفرینندگان هنر از میان دنیای نمادهای کلی و جزئی موجود در فرهنگ ایرانی، نمادی را برای اثر هنری خود انتخاب میکنند که برای دیگران قابلفهم باشد. آنها با استفاده از ساختار اصلی نمادها، عنصری تازه به آن اضافه میکنند تا رؤیا یا آرزوهای شخصیشان را در قالب نمادها محقق کنند.
انسان آرمانی در پس نقوش اسلیمی
بافنده در اغلب اوقات نقوش را بهصورت ناخودآگاه و حسی تصویر میکند. مفاهیمی مانند اسطوره، بهشت، هبوط انسان و مرگ از جمله مفاهیمی است که در روح بافندة ایرانی نفوذ کرده و موجب میشود تا او با استفاده از قدرت تخیل و نبوغ و خلاقیتش نقوشی را خلق کند که حول محور این مفاهیم باشد. طرحهای اصیل ایرانی از هویتهای قومی، دینی، تاریخی و جغرافیایی و همچنین معماری و فرهنگ و آیینها و اسطورهها سرچشمه گرفتهاند. فراگیری نقش ترنج در فرشهای تمام مناطق ایران نشان میدهد که این نقش در پیوند با تاریخ و فرهنگ دیرینة ایرانی است و سرمنشئی غنی دارد.
نقش ترنج ریشه در اعتقادات اسطورهای و نمادین گلستان و حوض دارد که با تحولات جامعة ایرانی ترکیب شده و مانند آینهای ذهنیت و آرزوی هنرمند مسلمان ایرانی را در شکل باغهای بهشت و فضای روحانی منعکس میکند. هنرمند در تصویر ترنج از تصویر زمینی و عینی بهشت فراتر رفته و با استفاده از زبان مفهومی و نمادین و نقوش انتزاعی سعی داشته تا فضایی مقدس را القا کند که در قالب و فرم خاصی نمیگنجد و هر بیننده در ذهنش دنیایی منحصربهفرد را تجربه میکند.
ترنج همنشینی نقوش اسلیمی، شاخههای ختایی، نقش گل و برگ حیوان است که در گلی بزرگ و مدور یا چندگوش قرار گرفته و مانند نماد خورشید، ستاره یا گلهای چندپری است که در نگارههای پیش از اسلام آمده است. اصلیترین ویژگی ترنج در این است که درست وسط فرش قرار میگیرد و دیگر نقشها در اطراف آن بافته میشوند. اندازه نقش و رنگ ترنج یا نحوة چیدمانش بسته به منطقهای که بافته میشود و نوع بافت آن متغیر است.
با پیشرفت قالیبافی در کارگاههای شهری دوران صفوی، هنرمندان طراح با استفاده از طرح نقوش اسلیمی و ختایی در ترنج، اثر کمتری از نقش باغ و گل در فرش تصویر کرده و از مفاهیم رمزی بیشتر استفاده کردند. نقش ترنج با پیچیدگیهایی که حرکتهای تزیینی و نقوش اسلیمی پیدا کرد، انتزاعیتر شد و توانستند تا مفاهیم عرفانی مانند وحدت در کثرت و کثرت در وحدت را در فرش به تصویر درآورند.
در حقیقت ترنج نمادی از خود انسان است. مفهومی بهشدت انتزاعی که در آن انسان در رؤیاییترین و آرمانیترین حالتش است و با مفهومی ازلیابدی یکی شده و به حقیقت رسیده است. نقوش اطراف ترنج شاید تصویری از درگیری انسان با نفس خود و رسیدن به مرکز حقیقت باشد. از تمام نقشهای ریز و درشت اطراف گذشته تا به مرکز هستی برسد؛ به خورشید و سرمنشأ نور.
نقش ترنج در فرش ایرانی(1)
ادامه این مقاله را در اینجا بخوانید.
منبع: میرزاامینی، سید محمدمهدی؛ بصام، سید جلالالدین: «بررسی نقش نمادین ترنج در فرش ایرانی». فصلنامة علمیپژوهشی انجمن علمی فرش ایران، شمارهی هجدهم، بهار 1390.
بهقلم: سارا عاشوری