مروری بر نقش اساطیری شیر در قالی ایرانی

استفاده از نقوش اساطیری در قالی ایرانی سابقه‌ای دیرینه دارد. نقش‌ حیواناتی مانند گاو، شیر و قوچ در دست‌بافته‌های عشایری و فرش‌هایی که اغلب هویتی روستایی دارند، بیشتر از فرش‌های امروزی و شهری کاربرد داشته‌اند. علاوه بر حیوانات، بافندگان از نقوش موجودات افسانه‌ای و اساطیری نیز در دست‌بافته‌ها استفاده می‌کردند که این نقوش در حال حاضر حذف شده یا تغییر کرده‌اند. در ادامه این مقاله به شیر؛ نقش‌مایه کهن ایرانی می‌پردازیم.

شیر؛ نقش‌مایه کهن ایرانی (1)

شیر؛ نقش‌مایه کهن ایرانی

شیر در فرهنگ و اساطیر ایرانی جایگاهی دارد که نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد. حضور شیر در افسانه‌ها و اساطیر و تصویر نقش آن بر ظروف و پیکره‌ها به پیش از ظهور دین زرتشت و آیین مهرپرستی یا میترائیسم بازمی‌گردد. تصویر ذهنی انسان‌ها از شیر به‌عنوان پادشاه حیوانات همواره سبب شده تا این حیوان را نمادی از قدرت و فرمانروایی بدانند.

بنابراین در بسیاری از فرهنگ‌های کهن و به‌ویژه فرهنگ ایرانی، شیر مانند شاهان و خدایان همواره نگهبان و محافظ انسان‌هاست. علاوه بر این، چهرة شیر نر با یال‌های انبوه زردرنگ، شمایل شبیه به خورشید را برای انسان تداعی کرده و برای نمایاندن آن استفاده می‌شده است.

در میان نقوش به‌کاررفته در فرش‌های عشایر ایرانی به‌ویژه ایل قشقایی، نقش حیوانات جایگاه مهمی دارد. به این دلیل که نقوشی که در ذهن بافنده هنگام قالی‌بافی تصویر می‌شود، از طبیعت و محیط اطراف الهام گرفته شده و حیوانات بیشتر در زندگی عشایری حضور داشته‌اند. استفاده از نقش شیر در دست‌بافته‌های قشقایی مرسوم‌تر بوده و معنایی که در پس آن‌ها نهفته شده آمیزه‌ای از مفاهیم اساطیری و باور فردی بافنده است.

قالیچه‌هایی که نقش شیر بر آن‌ها بافته شده اغلب هنر دختران قشقایی بوده و ذوق هنری دختران جوان عشایری در این دست‌بافته‌ها مشهود است. وجود این نقش در قالی به‌عنوان سمبلی مهم به‌دلیل حضور این حیوان در محیط زندگی عشایر فارس بوده. زیرا شیرهای ایرانی پیش از انقراض بیشتر در دشت‌ها و جنگل‌های این منطقه وجود داشته و مشاهده می‌شدند. به همین سبب در قالی‌های این منطقه نقش شیر متداول‌تر بوده است.

 

شیر؛ نقش‌مایه کهن ایرانی (2)

برای دختران عشایری، نقش شیر بر قالی نماد مردی شجاع است. برخی پژوهشگران بر این عقیده‌اند که در آن زمان هر زن پس از ازدواج باید برای خود یک گبه با نقش شیر می‌بافتند. به‌دلیل اینکه ازدواج زنان عشایری بر اساس مناسبات قبیله‌ای بوده و حق انتخابی نداشتند، احساسات خود را از طریق بافت این گبه‌ها نشان می‌دادند.

اگر دم شیر به‌سمت بالا بود، به این معناست که زن از ازدواج و همسر خود راضی بوده و در صورتی که دم شیر پایین بود نشان می‌داد که زن از ازدواجش ناراضی و ناخرسند است.

گبه‌هایی که نقش شیر بر آن‌ها بافته شده، اغلب در وسط چادر قرار می‌گرفتند و نشانه‌ای از دلیری و غرور صاحبش بوده‌اند. بافت این گبه‌ها جنبة تجاری نداشته و به‌صورت سفارشی و شخصی بافته می‌شدند و در رنگرزی آن‌ها از رنگ‌های طبیعی و گیاهی و گیاهان موجود در محیط استفاده می‌شده است. گبه‌های شیری با انقراض شیرهای ایرانی کمتر بافته و استفاده می‌شوند.

 

در فرش‌بافی دوران صفوی نیز از نقش شیر در بیشتر قالی‌های شکارگاهی استفاده می‌شده و حالات مختلف آن معناهای متفاوتی داشته است. همانند تأثیر عرفان بر جنبه‌های متفاوت هنر و فرهنگ عصر صفوی، قالی‌بافی و مفاهیمی که در آن استفاده می‌شود هم از عرفان و تصوف این دوره تأثیرپذیر بوده  است. بسیاری از نقوش استفاده‌شده در این قالی‌ها برگرفته از معانی عرفانی آن‌ها هستند.

 

سه حالت از شیر که در فرش‌ها نشان داده می‌شود به‌صورت تنها در باغ و بیشه‌زار، در حال شکار یا همان نقش گیروگرفت و در حال شکارشدن است. نقش‌مایة شیر در فرش صفوی نماد انسانی است که در حال نبرد با نفس خود بوده که می‌تواند مغلوب یا پیروزمند باشد. حضور این حیوان در مرکز قالی نشان‌دهندة انسان کامل بوده که به عالی‌ترین درجة عرفانی رسیده است.

شیر؛ نقش‌مایه کهن ایرانی (3)

به‌طور کلی شیر در فرهنگ و اساطیر ایرانی حضور پررنگی داشته و همواره نمادی از قدرت بوده است. به همین دلیل نقش این حیوان از دیرباز در دست‌بافته‌های اصیل مورداستفاده قرار گرفته است. در گبه و قالی‌های عشایری نقش‌مایة شیر یکی از نقوش پرکاربرد بوده که با گذر زمان به نقشه‌های قالی‌های شهری راه پیدا کرده است. حضور این حیوان در آثار باستانی و دست‌بافته‌های کهن ایرانی به‌حدی پررنگ بوده که بهتر است مطالعات بیشتر و دقیق‌تری بر روی آن صورت بگیرد.

تفاوت فرش عشایری با روستایی را نیز ببینید

 

به‌قلم سارا عاشوری

منبع: دادور، ابوالقاسم: «شیر در فرهنگ و هنر ایرانی». دوفصلنامه‌ی هنرهای تجسمی، شماره‌ی دوم، پاییز و زمستان 1390