فرش شکارگاهی، یکی از اصیل‌ترین و معروف‌ترین نقشه‌های فرش ایرانی است. در نقوش این نوع فرش، شکارگاه‌های درباری به تصویر در می‌آید. در این مقاله به پیشینة فرش شکارگاهی و نقوش آن در فرهنگ ایرانی پرداخته‌ایم.
شکار حیوانات در دوره‌های تاریخی مختلف، با هدف بقا و سرگرمی صورت می‌گرفت. حضور مداوم این فعالیت مهم در زندگی انسان، موجب ورود تصاویر شکار و شکارگاه در هنرهای مختلف شده است. نقوش بسیاری از آثار هنری تاریخی برگرفته از شکار حیوانات بود. فرش شکارگاهی نیز یکی از عرصه‌هایی است که به خوبی تصاویری از شکارگاه‌های درباری را نشان داده است.

تاریخ نقوش فرش شکارگاهی

نقوش شکارگاهی فرش ایرانی، تاریخی هم‌پای شکار دارد. پیش از شروع عصر کشاورزی، شکار حیوانات برای تامین غذا و بقای نسل بشر جایگاهی ویژه داشت. در اساطیر ایرانی، به ویژه شاهنامه، به این امر مقدس بسیار پرداخته شده. شاهان اساطیری مانند کیومرث و هوشنگ با شکار آشنایی داشتند. آن‌ها به مردم نحوة شکار و استفاده از گوشت جانوارن برای تهیة غذا را آموزش می‌دادند. رفته‌رفته با شکل‌گیری روستاها و یکجانشین شدن انسان، شکار حیوانات اهمیت کمتری پیدا کرد. چرا که با کشاورزی بخش زیادی از منابع غذایی تامین می‌شد. در این زمان یکی از امور حیاتی زندگی انسان، به فعالیتی سرگرم‌کننده برای شاهان و اشراف تبدیل شد. در ادامه تاریخ شکار و نقوش فرش شکارگاهی را در سه دوره مرور می‌کنیم.

  • هخامنشیان:

شکار در عصر هخامنشیان جنبه‌ای تفننی پیدا کرد. زیرا بنا بر اصول دین زرتشت، کسی که به چهارپایان آسیب می‌رساند، مورد نفرین اهورامزدا قرار می‌گرفت. شکار تنها در راستای از بین بردن جانوران شر مجاز بود. در نگاره‌های این دوران نقوشی وجود دارد که در آن پادشاه به عنوان نماینده‌ی اهورامزدا، در حال شکار اهریمن است. به دلیل اهمیت این فعالیت در این زمان هخامنشیان، پادشاهان باغ‌های بزرگ و فردوس‌های مقدسی را که بسیار سرسبز برای شکارگاه انتخاب مورد استفاده قرار می‌گرفتند. نقوش فرش شکارگاهی نیز برگرفته از همین فردوس‌های باستانی هخامنشیان است.

  • ساسانیان:

برای شاهان ساسانی نیز شکار تفریحی بسیار مهم بود. آن‌ها شکارگاه‌هایی بزرگ با حیوانات متنوع داشتند. شکار در این دوره نوعی دلاوری و قدرتمندی تفسیر می‌شده. به دلیل جایگاه ویژه‌ی شکار در این عصر، صحنه‌هایی از شکار حیوانات بر روی ظروف، سکه‌ها و دیوارنگاره‌های طاق بستان به جا مانده است. اما ورود نقوش شکار در فرش ایرانی از عصر صفویه آغاز شد. عصر شکارهای تجملاتی و باشکوه.

  • صفویه:

شکار رفتن شاهان صفوی با تجمل بسیاری همراه بود. تمام بزرگان دربار با خدم‌و‌حشم همراه شاه به شکار می‌رفتند. دستِ کم یک روز مشغول تفریح و شکار بودند. نقوش فرش‌های شکارگاهی اغلب منظره‌ای از شکار رفتن شاه صفوی همراه با درباریان است. علاقة وافر شاهان به شکار باعث ورود گستردة مفاهیم مربوط به این فعالیت در میان آثار هنری و به ویژه نقوش فرش شد. در همین زمان نگارگران با الهام از عرفان و مفاهیم عرفانی نقوش شکارگاهی را در قالب نگارگری درآوردند. به دلیل نفوذ نقاشان و نگارگران در کارگاه‌های درباری فرش، فرش شکارگاهی به شکل امروزی متولد شد.

در این مقاله می‌توانید دربارة شکوفایی هنر فرش‌بافی در عصر صفوی اطلاعات بیشتری کسب کنید.

فرش شکارگاهی

ویژگی اصلی فرش شکارگاهی، نقوش سواران سوار بر اسب با تیر و کمان و شمشیر است. معمولاً از میان این افراد یک نفر واضح‌تر از دیگران و با لباس شاهانه تصویر شده است. در میان نقوش فرش شکارگاهی، حیواناتی مانند آهو و گورخر نیز ترسیم می‌شوند. نوع پوشش و سلاح‌های نقوش افراد حاضر در فرش، نشان‌دهندة اشراف و خواص بودن آن‌هاست.
اغلب فرش‌ شکارگاهی سنتی در دو محیط جنگل و بوته‌زار بوده تصویر می‌شود. در جنگل، اطراف سوارکاران درختان جنگلی بلند و در بوته‌زار سوارکاران در دشت‌های سرسبز با بوته‌های کوتاه نشان داده شده‌اند. با گذر زمان، طرح شکارگاهی با تاثیر از هنر مینیاتور، از حالت سنتی فاصله گرفت. تصویر شکارگاه در فرش‌های جدید شکارگاهی، خارج از مرتع و دشت و در کوهستان ترسیم شد. همچنین با حذف همراهان شاه، فرش خلوت‌تر شده است. در فرش شکارگاهی می‌توان تلفیقی از شاخصه‌های چند طرح را در یک فرش مشاهده کرد. شکارگاه سراسری، قالبی، درختی و لچک ترج از انواع فرش شکارگاهی هستند.

منظرة شکار، از مناظر پراستفاده در هنر ایرانی بوده که با جزئیات جذاب و مسحورکننده‌اش مانند تابلویی نقاشی توجه بیننده را به خود جلب می‌کند. این چشم‌انداز در دیوارنگاری‌ها و طرح‌های مینیاتوری جایگاه ویژه‌ای داشته
و اساس طرح نگاره‌های درختی محسوب می‌شود. تا امروز نقوش شکار و شکارگاه، علاوه بر فرش در انواع گوناگون هنرهای ایرانی استفاده می‌شود.