نقش ترنج در فرش ایرانی(2) – رؤیای بهشت در فرش ایرانی ، نگاهی به خاستگاه و معانی
یکی از محبوبترین و پرکاربردترین نقوش فرش ایرانی، ترنج است که پیشینه و برخی مفاهیم نمادین مربوط به آن را در مقالة «انسان آرمانی در پس نقوش اسلیمی» مرور کردیم. نقش ترنج در فرش باغی، جزئیات فراوان و زیبایی زایدالوصفی دارد که در پس آن به مفاهیم دینی و فرهنگی ایرانی پرداخته شده است. پیش از این بیان داشتیم که نقش ترنج ادامة اعتقادات نمادین مربوط به گلستان و حوض در فرهنگ ایرانی است؛ فرش باغی ترنجدار نوعی از فرش است که در آن بهشت تصویر شده است.
نگاهی به خاستگاه و معانی نقش ترنج در فرش ایرانی
نقش ترنج، حوضی در گلستان فرش است. در ابتدا نقشکردن چند حوض در طول فرش مرسوم بوده و بافتن سه حوض در فرش، فرم غالب این نوع فرش بوده که یک ترنج در مرکز قرار میگرفته است؛ اما با گذشت زمان، فرشهایی که تنها یک ترنج داشته، بیشتر موردتوجه قرار گرفته و بهصورت عمومی کاربرد بیشتری پیدا کردهاند.
بهتدریج با ورود اسلام به ایران و پیشرفت فنون فرشبافی، نقوش دینی، فرهنگی و اساطیری که از دوران باستان وجود داشته با آموزهها و ارزشهای اسلام تلفیق شد و نقشهایی با مفاهیم همسان به وجود آمد. برخی از شمایلی که در فرش به کار میرفت، علاوه بر استفاده از آن بهدلیل مفهومی که در پس آن نهفته بود، جنبة تزیینیتری پیدا کرد و فرشبافی هم مانند دیگر هنرها، عرصهای برای ذوقآزمایی هنرمند مسلمان ایرانی شد.
نقش ترنج در فرش ایرانی
طرح گلستان یا باغی فرش، بهشکلی ضمنی نقشة باغی را تصویر میکند که عموماً دو نهر آب بهصورت عمودی و افقی از میان گلستان میگذرند و فرش را به چهار بخش جدا تقسیم میکنند که یکی از مفاهیم نهفته در آن چهارباغ ایرانی است. چهارباغی که روزگاران دور در باغشهرهای ایرانی وجود داشته و نشان از نوع خاص شهرسازی ایرانیان دارد. تقاطع مسیر این رودها حوضی بوده که امروزه نقش آن را در ترنج مرکزی فرشها میتوانیم مشاهده کنیم.
فرش گلستان هندسی، طرح غالب باغ ایرانی است که در آن از تقسیمات و قواعد ریاضی استفاده شده و نقوش بر مبنای قواعد هندسی ترسیم میشدهاند. این نوع از فرش در هر زمان بازتابکنندة باورها و اندیشههای دینی مسلط بر جامعة ایرانی بوده است؛ شرح بهشت در قرآن با چهار جوی آب و مفهوم چهارباغ در تصویرکردن ساحت اینجهانی بهشت، پس از ورود اسلام موجب شکوفایی بیشتر این نقش شده است. در حقیقت ایرانیان همیشه به خلق نوع زمینی بهشت علاقه داشتهاند و همواره بر آن بودهاند تا بهشت را حتی در زمستان که باغ و بوستانها سبز نبودند، در خانة خود داشته باشند.
در طرح گلستان نقوش درختان با گلها و پرندگان در متن و مرکز بخشهایی که نهرهای آب آنها را ایجاد کرده، حضور داشتهاند. حرکت آب با خطوطی که نشان از موجها دارند همراه رنگآمیزی با طیفهای رنگ آبی و نقوش ماهیها در نهرها باعث ایجاد حس همدلی و نزدیکی بیشتر در بیننده شده است.
در فرهنگ ایرانی با توجه به شرایط جغرافیایی و کمآبی سرزمین، همواره پیوندی میان زندگی و آب وجود داشته است. وجود حوض در باغات و خانهها جلوهای از آب و حیات در محل زندگی بوده است. مفهوم آب در فرهنگ ما بهنوعی کارکردی انعکاسی دارد و بازتابندة مفاهیم خیالانگیز است. حوض در معماری معابد و مساجد اشارتگر آب بوده و حوض مرکزی یا ترنج قالی نمودی از بازگشت به اصل خویش است. نقشی که جدا از دیگر نقوش در متن فرش ترسیم شده و نشاندهندة دورکردن امیال نفسانی و رسیدن به الوهیت و خداست.
فرش باغی مجموعهای از باغچه است و علاوه بر ترنج مرکزی گاهی دارای لچک ترنج است که شامل نقوشی میشود که چهارگوشهاش با آبگیرها و باغچههای دیگر محصور شدهاند. باغ در فرش ایرانی تمثیل بهشت موعود است که نشاندهندة تعلق انسان به زیباییهای طبیعت است. موقعیت گرم و کمآب ایران سبب شده بود تا ایرانیان نهایت رویای خود از بهشت برین و مکانی الهی را در قالب باغ و بوستان ترسیم کنند. مرکز ترنج، بهشت اصلی است و باغهای ایجادشده در محدودة ترنج فضای امن الهی را نشان میدهند.
در انتها بهتر است بهخاطر داشته باشیم که هیچ یک از نقوش مورداستفادة دورههای نخستین و پیشاتاریخ، تنها جنبة تریینی صرف نداشتهاند و مفاهیم بسیاری در پس آنها وجود داشته که برآمده از نیازها، باورها و آیینهای جامعه بودهاند. تفکرات ایرانیان در دورههای مختلف در قالبی انتزاعی بر پهنة فرش خلق شده و این تفکرات همواره در حال تغییر بودهاند و از نقوش موجود در فرش میتوان مفاهیم متعددی استنباط کرد که هرکدام شگفتی و زیبایی خاص خود را دارند. – نقش ترنج در فرش ایرانی(2)
قسمت قبلی این مقاله را در اینجا ببینید.
منبع: میرزاامینی، سید محمدمهدی؛ بصام، سید جلالالدین: «بررسی نقش نمادین ترنج در فرش ایرانی». فصلنامة علمیپژوهشی انجمن علمی فرش ایران، شماره هجدهم، بهار 1390.
بهقلم: سارا عاشوری